جواب معرکه
1) دریافت من از حکایت راستی این است که در برخی واقع استفاده از دروغ مصلحتی از ایجاد اتفاقات تلخ و ناراحت کننده جلوگیری می کند و از گفتن راستگویی برای ایجاد فتنه و بحث و جدل بهتر می باشد
2)من با آن وزیر که از پادشاه درخواست چشم پوشی داشت موافقم، چون رفتار او به مصلحت همگان بود.
3)نیت وزیر اول برای دروغگویی، مصلحت اندیشی و خیرخواهی همگان بود و قصد این را داشت که از ایجاد بحث و درگیری و اتفاقات تلخ و ناگوار جلوگیری کند. ولی نیت وزیر دیگر برای راستگویی، ایجاد فتنه و پلیدی بود.
4)راستگویی آن وزیر بدون در نظر گرفتن همه جوانب و مصلحت اندیشی، می توانست موجب کشته شدن آن اسیر شود، ولی دروغگویی مصلحتی وزیر دیگر، می توانست مانند آبی بر روی آتش خشم و عصبانیت پادشاه باشد و باعث نجات جان آن اسیر شود.
5)خیر، هر حرف و سخنی باید با توجه با مکان و موقعیت آن گفته شود و به گونه ای باشد که نتیجه آن باعث افزایش دوستی و مروت بین افراد باشد، و از ایجاد اختلاف و درگیری میان افراد و بروز هرگونه رویداد تلخ و ناگوار جلوگیری کند. پس ما باید بدانیم که چه زمانی، کجا و چگونه از گفتن یا نگفتن حرف راست و درست استفاده کنیم
6)گاهی موقعیت هایی پیش می آید که انسان در گفتی یا نگفتن حقیقت دچار تردید می شود، که ممکن است این اتفاق به دلایل زیادی به وجود می آید، مانند ترس و دلهره و یا اینکه فرد با خودش فکر می کند اگر این حقیقت آشکار شود به سود شخصی است که با او دشمنی دارد.
7)این افراد به خود و جامعه آسیب زیادی می رسانند، چون با خودداری از بیان واقعیت و دروغ گفتن در جایی که موجب ایجاد ضایع شدن حق دیگران ، بی عدالتی و از بین رفتن اعتماد می شود، کار اشتباهی می باشد
8)جلوگیری از گفتن حقیقت و واقعیت ها با نیت خیر و خوب، در صورتی که بازتاب مثبتی به همراه داشته باشد و از وقوع اتفاقات تلخ و ناگوار جلوگیری کند و به کسی آسیبی نرساند، مصلحت می باشد؛ بنابراین با توجه به پیامد واقعیت و حقیقتی که قصد داریم بگوییم، میتوانیم نسبت به گفتن یا نگفتن آن تصمیم گیری کنیم